عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی
عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی
لازم است تا پیش از پرداختن به مبحث عدالت آموزشی و تعریف آن در نسبت با آموزش آنلاین و آموزش مجازی، اندکی به توضیح و بررسی مفهوم «عدالت» بپردازیم؛ بنا بر تعاریفی میتوان گفت که «عدالت» به معنای «برابری» نیست. اگر بخواهیم این موضوع را در ساختار آموزشی و ذیل مبحث عدالت آموزشی بررسی کنیم، به چنین توصیفی خواهیم رسید: نیازهای دانشآموزان مناطق کمبرخوردار، همسان با نیازهای دانشآموزان مناطق برخوردارتر نیست. در نتیجه، تنها برقراری برابری و تخصیص منابع برابر به تمامی مناطق، راهگشا نخواهد بود. چراکه در راستای برقراری عدالت میبایست به کاستیهای مضاعف مناطق محروم، توجه مضاعف بشود. علاوه بر آن، برای داشتن درک درست و دقیق از نیازهای هر دانشآموز باید به خاستگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر یک از آنها توجه جداگانه داشت و بر آن اساس نیازهای متفاوت هر دانشآموز را تبیین کرد. به عبارت دیگر، زمانی که صحبت از آموزش آنلاین و مجازی میشود هم باید توجه داشت که وقتی نیازهای دانشآموزان متفاوت است، منابع و امکانات آنلاین متفاوتی نیز باید به آنها اختصاص داده شود.
یکی از انواع عدالت که در حوزه جامعهشناسی مطرح میشود، «عدالت توزیعی» است. عدالت توزیعی به عدالتی اطلاق میشود که بر مبنای توجه به تقسیم منصفانه و عادلانه منابع و داراییها و امکانات و منافع در بین اعضای یک جامعه شکل میگیرد. آموزش، حتی اگر به شکل آموزش آنلاین باشد، نیز به عنوان یکی از منابع و منافع ضروری در یک جامعه باید به شکلی عادلانه و منصفانه در میان تمامی اقشار جامعه توزیع شود. بنا بر این تعریف، عدالت آموزشی را میتوان زیرمجموعه و در دسته عدالت توزیعی به حساب آورد و بر آن اساس نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
عدالت آموزشی در شیوه آموزش مجازی و آموزش آنلاین
در گذر سالهای اخیر و به موجب همهگیری ویروس کووید ۱۹، بستر آموزشی در سراسر دنیا با تغییر همراه شد و دانشآموزان، معلمان و والدین، شیوه و نحوه جدیدی از آموزش و تدریس را تجربه کردند. آموزش آنلاین و آموزش مجازی به بخش جداییناپذیر حوزه آموزش بدل شد و تا اکنون نیز این روش آموزشی، نقش مؤثر و تعیینکنندهای در نظام آموزشی کشورهای متعدد ایفا میکند.
به منظور بازنگری و واکاوی در خصوص میزان کاربردی و مفیدبودن این سبک آموزش میبایست از ابعاد متفاوتی آن را مورد تفحص و نقد قرار داد؛ یکی از این جنبههای ضروریِ مورد بررسی، مبحث عدالت آموزشی است. لازمه سنجش دقیق و اصولی میزان کارآمدی آموزش آنلاین و آموزش مجازی، پرداخت همهجانبه به آن از جمله بررسی آن از منظر عدالت آموزشی است. باید این امر را مورد تحقیق قرار دهیم که آموزش آنلاین و آموزش مجازی چه تأثیراتی بر روی عدالت آموزشی گذاشته است و میگذارد؟
اهمیت و لزوم برقراری عدالت آموزشی در آموزش آنلاین
از آن روی که به اجرا درآوردن عدالت آموزشی موجب آن میشود که هر دانشآموز، دانشجو و محصل بر حسب تفاوتهای فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به یادگیری بپردازد، روند آموزش و یادگیری برای همه دانشآموزان تسهیل میشود و سرعت یادگیری آنها و کیفیت آموزش نیز افزایش مییابد. در نتیجهی این شخصیسازی آموزش برای دانشآموزان، انگیزه آنها برای یادگیری و ادامه تحصیل تقویت میشود و به دنبال آن، انگیزه معلمان، والدین و تمامی افراد و گروههای مرتبط با جریان آموزش نیز افزایش پیدا میکند. همچنین، عدالت آموزشی رابطه مستقیم با سلامت روانی و جسمی دانشآموزان دارد؛ به عبارت دیگر، برقراری و پیادهسازی اصول عدالت آموزشی، چه در آموزش حضوری و چه در آموزش آنلاین و مجازی موجب ارتقای سلامت جسمی و روانی دانشآموزان خواهد شد. در نتیجه تمامی موارد ذکرشده، عدالت آموزشی زمینهساز عدالت اجتماعی و عدالت در یافتن شغل و دستیابی به درآمد و عدالت اقتصادی خواهد بود.
چالشها و فرصتهای آموزش آنلاین و آموزش مجازی در راستای برقراری عدالت آموزشی
Kenny O. در بخشی از مقالهای با عنوانِ
“Justice and Care in The Online Teaching and Learning Environment” میگوید:
«گرچه آموزش آنلاین، فرصتهایی نوین را برای برقراری بیشتر عدالت آموزشی فراهم میکند، اما این بستر و شیوه جدید آموزش چه تأثیری بر بیعدالتیهایی که پیش از این و در شیوه سنتی آموزش با آنها مواجه بودهایم، گذاشته است؟»
پاسخ به این سؤال کلیدی، ما را به برشمردن چالشها و فرصتهایی که آموزش آنلاین و آموزش مجازی به همراه داشتهاست، میرساند. آموزش مجازی و آموزش آنلاین در عین حال که فرصتهای جدیدی را برای دانشآموزان، معلمان و والدین پدید آورده، آنها را با چالشهای جدید و مضاعفی نیز روبهرو کردهاست.
فرصتهایی که آموزش آنلاین فراهم میکند
یکی از مزیتهای آموزش آنلاین و آموزش مجازی که در نسبت با عدالت آموزشی نیز میتوان به آن اشاره نمود، کاهش و حذف برخی از هزینههای مرتبط با تحصیل حضوری است؛ مواردی از قبیل: هزینههای اداره مکان آموزش و مدرسه، هزینههای رفتوآمد میان مدرسه و خانه و هزینههای کنترل بهداشت دانشآموزان.
علاوه بر این، دستهای از محدودیتهایی که در بستر آموزش کلاسیک و حضوری وجود داشت، حالا و به سبب اجراییشدن شیوه آموزش آنلاین و آموزش مجازی میتواند از میان برود؛ از جمله: محدودیت فضا و ابعاد و ظرفیت مکان تحصیل. این امر به طور خاص برای مناطقی مزیت و فرصت قابل توجهی به حساب میآید که مدارسی با فضا و محیط کوچک و محدودی نسبت به تقاضا و درخواست و نیاز مردم همان جغرافیا دارند. چراکه آموزش مجازی و آموزش آنلاین این امکان را برای آنها فراهم میکند که دانشآموزان بیشتری را پذیرش کنند.
همچنین آموزش آنلاین و آموزش مجازی، موقعیت و فرصت بهرهمندی از آموزش را در اختیار افرادی قرار میدهد که پیش از این و به علت شاغلبودن و داشتن مشغلههای متنوع، قادر به یادگیری حضوری نبودند و اکنون به موجب مجازی و آنلاینبودن آموزش، امکان تحصیل و یادگیری و شرکت در کلاسهای گوناگون میتواند برایشان فراهم شود.
از دیگر مزایای آموزش آنلاین و آموزش مجازی که منجر به بیشتر برآوردهشدن عدالت آموزشی میشود، بهرهمندی گستردهتر دانشآموزان از منابع علمی و نیروهای انسانیِ آموزشیِ باکیفیتتر است؛ آموزش مجازی و آموزش آنلاین میتواند امکان و فرصتی را به وجود بیاورد تا آموزش اصولیتری که توسط معلمان و مدرسان حاذقتر و حرفهایتر ارائه میشود، به مناطقی که از چنین منابع آموزشی و نیروهای انسانی محروم هستند، راه یابد و هر میزان مسافتی را طی کند. این به معنی برخورداری دانشآموزان آن مناطق از معلمهای خبرهتر و کلاسهای پربارتری است که در شرایط آموزش سنتی و حضوری از محل زندگی آن دانشآموزان و افراد یادگیرنده، دور و برای آنها غیر قابل دسترس بودند.
چالشهای آموزش مجازی
در راستای تحقق عدالت آموزشی در بستر آموزش مجازی و آموزش آنلاین، باید به تفاوتهای خانوادگی دانشآموزان توجه مبرمی داشت؛ جایگاه اجتماعی و اقتصادی خانوادهها، تأثیر مستقیمی بر کیفیت و شرایط یادگیری فرزندانشان و موقعیت آموزشی آنها دارد. برای مثال خانوادههایی که متعلق به قشر متوسط اجتماعی و اقتصادی به حساب میآیند و در آنها همه والدین و سرپرستهای فرزند یا فرزندان، لاجرم به کارهای خارج از خانه اشتغال دارند و مقدار زمان نسبتاً کمی در خانه حضور دارند، فرصت کمتری نیز برای نظارت بر روند درسی و تحصیلی فرزندانشان پیدا میکنند. در نتیجه، فرزند این خانواده ویژگیهای متفاوتی در نحوه یادگیری و تحصیلش نسبت به دانشآموز دیگری خواهد داشت که در خانوادهای با وضعیت اقتصادی بهتر زندگی میکند. این تنها یک مثال از تأثیر موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده در تحصیل فرزند است. دانشآموزانی بدون سرپرست، تکسرپرست یا بدسرپرست، هر یک موقعیتهایی متفاوت را تجربه میکنند که در راستای اجرای عدالت آموزشی میبایست هر کدام مورد توجه خاص خود قرار بگیرند.
حال با در نظر گرفتن مثالهای بالا، به این پرسش مهم میرسیم که در شیوه آموزش آنلاین و آموزش مجازی، نابرابریهایی از جنس آنچه برشمردیم، چه تأثیراتی بر عدالت آموزشی میگذارند؟ دانشآموزی که پیش از این و در ساختار آموزشی سنتی نیز از نظارت و مشارکت لازم خانواده در روند تحصیلش محروم بودهاست، اکنون و به موجب مجازی و آنلاینشدن آموزش و عدم حضور فیزیکی در کلاس درس، معلم را نیز به شکل فیزیکی در کنار خود ندارد و از نظارت و همراهی حضوری معلم خود نیز دیگر برخوردار نمیشود. این موضوع برای دانشآموزانی با ویژگیها و موقعیتهای یادشده در مثالهای پیشین میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد و حتی منجر به افت تحصیلی در آنها شود.
یکیدیگر از چالشهای آموزش آنلاین و آموزش مجازی در مسیر برقراری عدالت آموزشی، تفاوتهای فردی دانشآموزان است؛ هر دانشآموز دارای شرایط ذهنی، جسمی و روانی منحصر به فرد و ویژگیهایی است که در مسیر تحصیلیاش تأثیرات بهسزایی میگذارند. هر دانشآموز بر مبنای ویژگیهای فردیاش ممکن است نیازهای آموزشی کاملاً متفاوتی با دیگری داشته باشد. توجه به این امر از لازمههای تحقق عدالت آموزشی به حساب میآید و در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی اهمیت تازهای مییابد. به عنوان مثال، دانشآموزانی را در نظر بگیرید که با مشکلات و اختلالات یادگیری دستوپنجه نرم میکنند؛ شرایط فردی این دانشآموزان و ویژگیهای ذهنیشان سبب میشود تا نیازمند نظارت و همراهی متفاوتی از جانب معلمشان باشند. در نتیجه، حضور فیزیکی معلم در کنار این دانشآموزان نقش پررنگی را در نحوه تحصیل آنها ایفا خواهد کرد. حال در شیوه آموزش آنلاین و آموزش مجازی که معلم به شکل فیزیکی در کنار دانشآموزان حضور ندارد، توجه به نیازهای ویژه چنین دانشآموزانی اهمیتی تازه پیدا میکند. برقراری عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی مستلزم به کار بستن راه و روشهای نوین و کارآمد در راستای برطرفساختن نیازهای ویژه و متفاوت تمامی دانشآموزان است.
یکیدیگر از مواردی که به اجرا درآوردن و رعایت عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی را با چالش مواجه میکند، مسئله دسترسی دانشآموزان به منابع، تکنولوژی و اینترنت است؛ عدم دسترسی یکسان دانشآموزان مناطق گوناگون به فناوری لازم و اینترنت مناسب و منابع مورد نیاز، در نهایت منجر به افزایش ناعدالتیهای پیشین و به وجود آمدن ناعدالتیهایی تازه خواهد شد.
راهکارهای برقراری عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی
فاطمه اسلامی هرندی، فریبا کریمی و محمدعلی نادی در پژوهشی با عنوانِ «شناسایی مؤلفههای عدالت آموزشی در آموزش و پرورش ایران» مینویسند:
«برای این که بتوان اهداف تعیینشده برای برقراری عدالت آموزشی را محقق کرد، باید به تمام ذینفعان آموزشی، نحوه مشارکت، نیازها و تفاوتهای آنها، شرایط فردی و خانوادگی، جنسیت، محل سکونت، قومیت، مذهب و دوزبانهبودن آنها توجه کرد.»
نهتنها شخص معلم، بلکه تمامی اشخاص مسئول و مرتبط با نظام آموزشی هر کشور باید توجه ویژهای را معطوف به خلأها و کاستیهای عدالت آموزشی در بستر آموزش آنلاین و آموزش مجازی سازند. بهرهمندی عادلانه دانشآموزان از فرصتهای آموزشی جدید در سیستم و شیوه آموزش آنلاین و آموزش مجازی، مشروط به توجه مضاعف به تفاوتهای عدیده دانشآموزان با یکدیگر است.
برای به اجرا درآمدن و عملیشدن ایده عدالت آموزشی در بستر آموزش مجازی و آموزش آنلاین، لازم است تا نیازهای تکنولوژیک، اینترنتی و نیروی انسانی در مناطق کمبرخوردار و محروم، مرتفع و به آنها رسیدگی شود. موفقیت تحصیلی دانشآموزان، تنها به تلاش و استعداد آنها بستگی ندارد، بلکه توزیع عادلانه منابع و منافع نیز عاملی بسیار تعیینکننده در میزان موفقیت تحصیلی دانشآموزان است. برقراری عدالت آموزشی میتواند متضمن رسیدن دانشآموزان به موفقیت در مسیر شغلی و آینده و تأمین سلامت روانی و جسمی آنها باشد.
نکته مهم دیگری که به عنوان راهکار برای برقراری عدالت آموزشی میتوان برشمرد، مبحث «عدالت مبتنی بر مشارکت» است؛ عدالتِ مشارکتمحور به معنای عدالت حاصله از مشارکت کامل افراد و گروهها در گرفتن تصمیماتی است که بر زندگی و شرایط و آینده آنها تأثیر میگذارد. بر اساس این تعریف، به منظور برقراری عدالت آموزشی میبایست به اجرای عدالت مشارکتمحور نیز پایبند بود و به نقش کلیدی و ضروری تمامی ذینفعان در تصمیمگیریهای آموزشی، واقف و آگاه بود؛ ذینفعان یا همان دانشآموزان که احتمالاً بیشترین تأثیر را از این تصمیمات خواهند گرفت. بدین سبب، یکی از لازمههای برقراری عدالت آموزشی در تمامی ابعاد، به اجرا درآوردن عدالت مشارکتمحور است و به منظور رسیدن به این هدف و تحقق این امر، ضرورت دارد که دانشآموزان در روند اتخاذ تصمیمات مرتبط آموزشی، نقش و مشارکت کامل و مؤثر داشته باشند. معلمان و مسئولین آموزشی باید به طور مداوم با دانشآموزان در گفتوگو باشند و درک و دریافت کنند که دانشآموزان در این شیوه نوین آموزشی یعنی آموزش آنلاین و آموزش مجازی، چه نیازهایی دارند و مایلند که چگونه این فرآیند آموزشی جدید را تجربه کنند.